خطر مطالبهگری هیجانی و روزمره در سیستان

اس.بی پرس _ عباس نورزائی: خوب که نگاه میکنم میبینم مطالبهگری ما هیجانی و دچار روزمرگی شده است.
بسته به فضایی که برایمان ایجاد میشود و یا ایجاد میکنند، همه فعال میشوند، بعضی عامل اولیه میشوند، تعدادی ان را استوری و وضعیت میکنند، عدهای هم با کپیپیست میخواهند از قافله عقب نمانند و بعد جمعی روی آن کامنت میگذارند و اظهار نظر میکنند و دو سه روزی بدینمنوال میگذرد، موضوع عوض میشود و به شاخهای دیگر میپریم.
شاید گاهی نتیجهای هم میگیریم، اما هدفگذاری درستی نداریم و رسیدن به اهداف فرعی ما را رسیدن به هدف اصلی بازمیدارد.
سیلاب سیستان در سال ۱۳۹۸ در راه بود، لایروبی رودخانهها و نهرها، ساختن پلهای مهم بر راههای مواصلاتی، فیدرکانال شمارهی دو چاهنیمه، بندها و دایکها، شیوهی توزیع سیلاب در قسمتهای مختلف دریاچهی هامون لقلقهی زبان و قلم قرار گرفت.
طرح انتقال آب چاهنیمه به مزارع کشاورزی، موسوم به ۴۶ هزار هکتاری با آن همهی جزئیات و مسایل و مشکلاتاش از خاطرهی مطالبهگران ما محو شده است.
احداث کارخانههای نمایشی کاشیوسرامیک، لاستیکسازی که پیگیریاش روزگاری در کانون تبلیغات انتخاباتی قرار داشت، دیگر همانجا خاک میخورد.
چندی قبل، وکلا، اقتصاددانها و خلاصه هرکسی در مسابقهی انتساب تصویباش به خود قصد رسیدن به خط پایان داشت، هماینک فراموش شده و دیگر خبری از آخرین مرحلهی وقوع آن در فرآیند اجراییشدن نمیدهد.
حقابهی هامون هم فعلاً چون از فصل ریزگردها عبور کردهایم و دیگر ماهیای نیست که جان دهد، خشک شود و سوژهی عکاسان شود، یادش بهخیر.
حقابهی هیرمند، بند کمالخان، شوآفهای اشرفغنی و شاعران فراوانی از خطهی ما که سینه چاک دادند، تا نقطهی عطفی دیگر، در آرشیوها رها شده است.
بیشناسنامهها و نسلی از انسانهای این گوشهی ایران که سوختند و ساختند و از بدیهیات زندگی عقب ماندند، دیگر سویهای قدیمی است و پرداختن به آن شاید کلاس بعضی از مطالبهگران و رسانهها را پایین بیاورد.
دیوار مرزی و نبود سازوکار بهرهگیری از مواهب مرز برای مرزنشینانی از کشور که بیستوپنج سال است خشکسالی بر تارک وجودشان شلاق میزند، با همهی زمختیاش دیگر دیده نمیشود و وکلای ما هم به آن توجهی ندارند چون از این دیگ، آبی برای تبلیغاتشان گرم نمیشود.
طرحهای آرمانی مزارع دومنظورهی تولید انرژی خورشیدی و کاهش تبخیر چاهنیمهها بعد از کلنگزنی در سواحل، به رحمت حق پیوست.
طرح انتقال آب از دریای عمان هم دارد از دست ما نفسی میکشد و در این روزهای آخرین دولت، از آن خبری نیست. چاه ژرف هم از تیررس رسانهها خارج شده است.
عطش آب شرب، موجی زد و دنیا را بهلحظه احساساتی کرد، آمدند و رفتند، پروپاگاندای آن دنیا را درنوردید، نازنین هم از دست سلبریتیها راحت شد و دیگر هیچ.
کرونا هم که ماجرایش نُقل مجالس و محافل حقیقی و مجازی روز است. روزانه بیش از چهار برابر وضعیت قرمز از استان ما جان میگیرد و خوی واقعیِ خیلی از مدیران جامعه را جلا داده و به خوب و بد ما پوستکنده و عریان نشان داده است.
اما دوستان مطالبهگر اینها را برای این یادآوری کردم که بگویم هرکدامشان خیلی مهم هستند.
نباید در لحظه و همراه با باد حوادث، قلم بزنیم.
باید این چکلیست براساس اهمیت، دائماً مورد مطالبهی ما قرار گیرد تا حصول نتیجهی مطلوب.
باید از افتادن در دام روزمرگی رسانهای، تعریف و تمجید افراد و بهبه و اَهاَه گفتن، خودمان را نجات دهیم.
رسانه باید استقلال داشته باشد.
بیاییم در عملکرد خودمان، نیک بنگریم.
شاید ما هم مشمول این شعر باشیم که:
چون نیک نظر کرد پَر خویش در آن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست.
انتهای پیام/
منبع : sbpress.ir