عدم اتحاد مسئولان سیستان و بلوچستان مهمترین عامل ماندگاری محرومیت

اس.بی پرس _ زهرا ابراهیمی کوهی: آنچه که این روزها اشکهایم را روان و حالم را دگرگون میکند و باعث میشود که در فضای مجازی با چنگ و دندان در حال فعالیت کردن باشم این است که بتوانم شدت طوفان شن و کرونا را در سیستان انتشار دهم تا بلکه واقعیتهای سرزمینم سیستان در رسانه ملی دیده شود. حتی شده به اندازه خبر طوفان شن در ژاپن
رنجهایی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در ایران و آخر کار
مسئولی برگزیدهام که مپرس
تنها و بی یاور در کلبهٔ خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو سردار دلها در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
وقتی که تصاویر وحشتناک جدال سهمگین توفان با انسان را میبینم درک میکنم که زندگی پیش چشمانم در حال نابودی است.
سیستان را نمیخواهم معرفی کنم که کجاست همه ما مردم ایران سیستان و قدمت آن را میدانیم و میدانیم که اکنون سیستان و پیشینهٔ آن بالاتر از تنگه احدی که تاریخ به آن فخر میفروشد است.
آری سیستان نیاز به معرفی ندارد سیستان نیاز به دیده شدن دارد این روزها مردم سیستان در زیر خروارها خاک درحال دفن شدن هستند.
چرا؟؟؟ چون انسجام، وحدت و اتحاد بین مسئولان، نمایندگان، مدیران و..... نیست
آنچه که باعث شد مشکل بی آبی در خوزستان رفع شود انسجام، وحدت و یکی شدن، بود بطوری که سخن و خواستهٔ مردم، نمایندگان مجلسشان، وزیر و وزرا همه و همه یکی شد برای دیده شدن و حل مشکلات.
متاسفانه در سیستان اینگونه نیست و اگر یک نفر مطالبهٔ در این خصوص کند اولین کسانی که مطالبه را سرکوب میکنند خود مسئولان استان هستند.
نمایندگان مردم خوزستان در مجلس داد کشیدن با هم متحد شدندو مشکلات شهرهای خود را با بلندگوی غیرت و مردانگی داد زدن آنقدر اکوی بلندگوی شان زیاد بود که گوشها را باز چشمها را بینا کرد اما متاسفانه مردم سیستان هیچ مسئولی را در کنار خود ندارند که مشکلات و مطالباتشان را ببیند و داد بکشند.
متاسفانه استاندار، نمایندگان، فرمانداران و مدیران ادارات استان همه و همه فقط و فقط حواسشان به این است که کم کاریهایشان دیده نشود در واقع دمشان بیرون نزند به همین دلیل جایی از مشکلات مردم و حق مسلم آنها برای زندگی و داشتند امکانات دفاع نمیکنند.
هیچ کدام از نمایندگان استان وبخصوص منطقه سیستان امروز در مجلس فریاد نزد و نمیزند؛ نمیدانم چرا اما آنچه که مشهود است این است که داد زدن برای نمایندگان ما در مجلس عار و نشانه بی کلاسیست
این چند روزی که وضعیت سیستان وخیم و کرونا، بیآبی، طوفان، قطع برق همه و همه دست به دست هم دادهاند تا مردم در خانهها محبوس شوند کدام نماینده سیستان جهت اهمیت دادن به جان و مال مردم جلسات مجلس را رها کرد و در منطقه سیستان حاضر شد.
کدام مسئول استانی به سیستان آمد کدام فرماندار از دفترکار خود بیرون آمد و به مردم روستاهای مرزی که زیر خروارها خاک دفن شدهاند سرزد استاندار استان غیربومی است پس نمیتواند درد مردم سیستان را درک کند چون با این وضعیت آشنا نیست و نمیداند که طوفان و ماسه و شن چیست؟
فرمانداران ما با درک کردن دردهای مردم آشنا نیستند چون هیچ وقت به خود اجازه ندادهاند از دفتر پر از امکاناتشان خارج و یک روز را در روستاهای مرزی بگذرانند تا موها و کت و شلوارشان خاکی شود و بفهمند که درد چیست؟
هیچ وقت کسی درد مردم سیستان را نمیتواند درک کند چون با پوست و گوشت آنها را لمس نکرده است امروز من و همه مردم سیستان توقع داشتیم نمایندگان ما همچون نمایندگان خوزستان در مجلس داد میکشیدند و میگفتند سیستان را دریابید سیستان را نباید فراموش کرد؛ اما دریغ از هیچ داد وفریادی...
هیچکدام هیچ واکنشی در طول این چند روز که حال مردم سیستان بد و در حال نابود شدن هستند انجام نداد.
اما این وسط هم طوفان شن و کرونا فرصت را غنیمت شمردهاند و کمر بسته و هر دو دست به دست هم داده اندتا دیگر اثری ازسیستان نباشد.
متاسفانه نمایندگان سیستان بیشتر از اینکه درگیر رسیدگی به امور مردم و مشکلاتشان باشند درگیر رقابت و مبارزه کردن با خود بر سرگرفتن گوی سبقت در خدمت رسانی به مردم سیستان از یکدیگر هستند؛ کدام خدمت؟ خدمتی که فقط روی کاغذ و در اخبار فضای مجازی است درک این رقابت سرسختانه و به دور از انسانیت برای یک کشاورز و حتی یک پیرمرد بی سواد سیستانی نیز قابل درک است متاسفانه نمایندگان ما دور ایستادهاند و طرفدارانشان در میدان جدال با یکدیگر قرار گرفتهاند و هر کدام سعی میکند با هر شگردی که شده دیگری را خاک کند.
مردم خیلی هوشیار هستند چندین سال مردم را با طرح لولهگذاری زمینهای کشاورزیشان معطل، سرگرم و سرگردان کردند وطرح را ناقص گذاشتند و رفتند؛ آب چاه نیمهها را حیف و میل کردند نه زمینی آباد شد و نه سفرهای پر نان، بلکه همان نانی هم که در سفر بود نیز به فنا رفت.
منابع طبیعی و اداره محیط زیست استان سیستان و بلوچستان هیچ برنامه و طرحی برای احیای هامون و تثبیت شنهای روان و ریزگردها اجرا نکرد اگر هم اجرا کرد ناقص و خیلی معمولی؛ میلیاردها تومان بودجه به اسم آبادی دشت سیستان آمد اما هیچ آبادی را به سیستان نیاورد بلکه روز به روز سیستان را به آتش کشید.
کدام طرح موفق در سیستان است که مردم اکنون از قبال آن راحت زندگی می کنند و از برکات آن بهره میبینند، همه طرحها ناقصاند و یا روی کاغذ باقی ماندهاند.
کدام پروژه کامل اجرا شد و جوانان سیستان در آن مشغول به کار شدند؟ اکثر پروژهها زیر خاکها و طوفانهای شن دفن شدند؛ اکثر کارگاهها، شرکتها، تولیدیها تعطیل شدند و جوانان بیکار...
در کدام دوره نمایندگان سیستان کارگاه تولیدی، شهرک صنعتی، کارخانه، شرکت را کامل راه اندازی کردند تا جوانان در آن مشغول به کار شوند و دیگر به خارج از استان مهاجرت نکنند.
نه تنها شهرکهای صنعتی آباد نشدند بلکه تعطیل و محلی برای جولان سگهای ولگرد شدند، کارگاهها زیر بار وامهای سنگین بانکها کمرشان شکست و اموالشان را بانکها به تاراج بردند.
درد این روزهای سیستان و زخمهای عمیقش نتیجه کارهای فاخریست که از استاندارد تا نماینده مجلس این استان بر سرش آورد.
مردم سیستان آنقدر ولایتمدار و متدین هستند که حاضرند در سکوت بمیرند اما گزک دست دشمنان و نخودیهای داخلی ندهند، این مردم آنقدر صبور هستند که دیگر گوی سبقت را از حضرت ایوب گرفتهاند آنچه که باعث شد مردم سیستان زیر انواع مشکلات له شوند نبود انسجام و وحدت بین مسئولین است.
چند روزی است که تازیانههای مرگ آور طوفان شن و کرونا بر پیکرهٔ سیستان کوبیده میشود تا بلکه از پای بیفتد اما قداست، قدمت، تاریخ و فرهنگ سیستان اجازه نمیدهد که سرزمین رستم در این دژخیمان سقوط کند و نام و نشان خود را گم کند.
مردم سیستان همچنان ایستاده در برابر طوفان و کرونا به زندگی غم آلود و دردمند خود ادامه میدهند کرونا با انبوهی از مشکلات در سیستان جولان میدهد مشکلاتی از جمله نبود تخت، اکسیژن، بیمارستان، درمانگاه همه و همه...
سیستان همچنان قدرتمند ایستاده است و با ثبت صفحهٔ درخشان دیگری در تاریخ خودرا به آیندگان نشان خواهد داد.
اما آنچه که عیان است این است که روسیاهی دیگر مخصوص زغال نیست بلکه روسیاهی دیگر مختص مسئولین استان سیستان و بلوچستان است.
روسیاهی کسانی که نان و آب مرز و خاک سیستان را به افراد غیر بومی دو دستی تقدیم کردند و خودشان نیز سرمایه هنگفتی را چپاول و با همشهریان خود خاک سیستان را به تاراج بردند،
در برگ برگ تاریخ ثبت خواهد شد.
امید است آنچه که خوب و نیک است تقدیر مردم سیستان شود.
چو سیستان نباشد تن من مبادا
در این بوم و بر زنده یک تن مباد
انتهای پیام/
منبع : sbpress.ir