درد و دل یک هموطن بلوچ که خواهرش تالاسمی دارد/ اهدای خون؛ یک کمک غیرمالی اما بسیار کارگشا/ سازمان انتقال خون تدبیر کند

ظهر روز دوشنبه با توپی پر و خیلی عصبانی در تلگرام پیام داد که چرا در گروه مطالبات مردمی اس.بی پرس، درباره همسر حضرت رسول اکرم (ص) مطلب خلاف واقع گذاشتهاید، مگر شما کار خبری نمیکنید، به اعتقادات مردم بلوچ چهکار دارید.
سریع مطلبی را که یکی از کاربران در گروه قرار داده بود، پاک کردم.
تند و تند داشت تایپ میکرد؛ دیگر پیامهایش تهدیدآمیز شده بود. میدانستم آمپر چسبانده، شروع کردم به عذرخواهی کردن، نه اینکه ترسیده باشم، نه. از اینکه بهزعم خودش به مقدساتش توهین شده بود، ناراحت بودم.
بعد از کلی چت کردن، کمی آرام شد. از حالوروزش پرسیدم، گفت خیلی مشکلات زندگیاش زیاد است. گفتم برایم بنویس. نوشت...
ساکن سیستان و بلوچستانم؛ شهرستان سیب و سوران، بخش مرکزی روستای سرسوره. ما یک خانواده ۹ نفرهایم که پدر خانواده معتاد به انواع مواد مخدر ازجمله شیشه و … است و از اهل خانه سرقت میکند تا مواد بخرد.
خواهر کوچکی دارم که مبتلا به بیماری تالاسمی ماژور است. هر ۲۰ روز یا ۲۲ روز باید به شهرستان سراوان که ۱۰۸ کیلومتر از ما فاصله دارد، ببریمش و خون تزریق کنیم.
قبلاً عشایر بودیم؛ اما چون در تأمین مایحتاج خانوادهمان ناتوان شدیم به روستای سرسوره آمدیم. اینجا از خودمان خانه و کاشانه نداریم، در خانهای قدیمی که از خشت و گل است، مستأجریم. از انواع امکانات شهروندی هم محرومیم.
ما از خود وسیله نداریم و هر بار بردن خواهرم به شهرستان سوران برای تزریق خون، ۱۶۰ هزار تومان کرایه خرج برمیدارد.
همه این مشکلات باعث شد ترک تحصیل کنم. هرچند نتوانستم خانوادهام را هم رها کرده و برای کسبوکار راهی شهرستان شوم.
معیشت و مایحتاج ما فقط از طریق یارانه و به شکل گذرا مدیرت میشود. فامیل و اقوام هم به دلیل اختلاف با پدرمان، دست یاری نمیدهند. خودم هم در روستا کارگری میکنم، اما همه اینها اصلاً کفایت خرج و مخارج زندگیمان را نمیکند.
از مشکلات کلی این منطقه بخواهم بگویم، یکی از آنها نبود اینترنت همراه است. این روستا و روستای اطراف باوجود جمعیتهای زیاد، از اینترنت خانگی بیبهرهاند.
از کسی که صدای من رو میشنود، چه مدیر چه کسی که دستش به دهانش میرسد، تقاضای رسیدگی دارم.
خدا میداند، چقدر آشفتهحال شدم... او هموطن من است و رسالت رسانهای من ایجاب میکند به دنبال حقوحقوقش باشم. یکی از کارهای که میتوانم برای او و دیگر مظلومان استان سیستان و بلوچستان انجام دهم، همین رسانهای کردن مشکلاتشان است، باید صدایشان را به گوش دیگران برسانم؛ اما تالاسمی...
دوسوم بیماران تالاسمی کشور در یک استان!
دکتر پیمان عشقی - مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران- دیروز در گفتوگویی ویدئوکنفرانسی با خبرنگاران با بیان اینکه ایران روی کمربند تالاسمی قرار دارد، گفت: دوسوم بیماران تالاسمی کشور در سیستان و بلوچستان متولد میشوند؛ با راهاندازی آزمایشگاه تشخیص قبل از تولد در سیستان و بلوچستان، حداقل ۲۰۰۰ بیمار تالاسمی در این سالها به دنیا نیامدند. آمار روزبهروز تمام استانها و شهرستانها موجود است و میزان توزیع خون برای کلیه مراکز درمانی تالاسمی در سیستان و بلوچستان بالای ۹۷ درصد بوده است.
کرونا باعث افت 35 درصدی اهدای خون در ایران شده است
عشقی در پاسخ به سؤالی مبنی بر شاخص اهدای خون در کشور یادآور شد: شاخص اهدای خون در کشور ما تا سال ۹۵ رشد صعودی داشت و به حدود ۲۷ در هزار رسیده بود که یکی از بالاترین شاخصهای اهدای خون در منطقه و جهان بود؛ از سال ۹۵ این شاخص کاهش یافت، زیرا سازمان انتقال خون وارد عرصه تولید پلاسما شده بود، ولی این امر در تمام جهان بر عهده بخش خصوصی است و شاخص اهدای خون به دلیل اهدای پلاسما کاهش یافت.
وی افزود: هدفگذاری امسال ما برای اهدای خون ۲۶ در هزار است و بحران کرونا در کل جهان باعث افت ذخایر خونی شد، بهطوریکه در چین ۶۵ درصد، در نیویورک ۷۵ درصد و در ایران ۳۵ درصد با افت اهدای خون مواجه بودیم.
اهدای خون؛ یک کمک غیرمالی اما بسیار کارگشا
شهروندان سیستان و بلوچستانی به خاطر وجود بسیاری از کودکان دارای تالاسمی در استان، میتوانند با اهدای خون کمک بزرگی به این عزیزان کنند و بدون اینکه هزینه مالی برایشان داشته باشد، گره بزرگی از کار این خانوادهها بگشایند.
سازمان انتقال خون استان به بیماران تالاسمی در محل سکونتشان خدمات دهد
سازمان انتقال خون هم بهتر است با تنظیم یک برنامه مدون، یک کادر درمانی و یک آمبولانس را مأمور کند تا بهصورت دورهای به محل سکونت این بیماران مراجعه کنند و خون موردنیاز آنها را تزریق نمایند؛ اینطوری حداقل خانوادههایی مانند این عزیز هموطن ساکن روستای سرسوره، 160 هزار تومان کرایه ماشین نمیدهند.
اگر هم سازمان انتقال خون استان مشکلات مالی دارد و به خاطر هزینههای جاری و هزینه سوخت از این کار سرباز میزند، میتواند هزینه سوخت را از مجموع بیمارانی که در یک روز به آنها خدمات میدهند، دریافت کند؛ حتماً خیلی کمتر از هزینه ایاب و ذهاب آنها خواهد شد، نه؟
منبع : sbpress.ir