خبرگزاری مردمی سیستان و بلوچستان


کد: 8256
۱۳۹۹/۱۱/۰۶ - ۰۹:۲۸
بخش پایانی گفتگوی اس.بی پرس با پروفسور قنبری

ویدئو: بستن سدکمال خان یعنی نابودی سیستان/اگر سیستان تخریب شود در تهران امنیت نخواهید داشت

ویدئو: بستن سدکمال خان یعنی نابودی سیستان/اگر سیستان تخریب شود در تهران امنیت نخواهید داشت
پروفسور قنبری با اشاره به تبعات عدم توجه مسئولان به چالش‌های پیش روی سیستان و بلوچستان گفت: مسئولان ما انگار سیستان را فراموش کرده باشند و اصلاً انگار برایشان سیستان مهم نیست اما باید توجه داشته باشند که اگر سیستان تخریب شود در تهران امنیت نخواهند داشت کما اینکه هم‌اکنون نیز بسیاری از سیستان و بلوچستانی‌ها به دلیل کم‌لطفی دولت،مهاجرت کرده و همه‌جا زی شده‌اند.

اس.بی پرس در گزارش‌های قبلی به  «فعالیت‌های اخیر افغانستان برای انحراف مسیر طبیعی آب» و «علل تعجیل افغانستان در سدسازی» پرداخت.

 

در این گزارش، پروفسور قنبری استاد تمام دانشگاه زابل در گفتگو با خبرنگار اس.بی پرس، در خصوص چالش‌های پیش روی سیستان و بلوچستان در پی سدسازی افغانستان اظهار داشت: در ایران ۱۰۰ در صد سیستان وابسته به آب افغانستان است و اگرچه ما فرض کنیم که هیچ‌گونه صحبت یا گفت‌وگوی انجام نشود در این صورت بستن سد کمال خان یعنی نابودی سیستان.

 

وی افزود: متأسفانه بعد از قرارداد ۱۹۷۳ تاکنون بین ایران و افغانستان  یک گفتگوی جدی که منجر به نتیجه شود صورت نگرفته است و از دلایل آن می‌توان به  عدم علاقه افغان‌ها به مذاکره و کوتاهی مسئولین ایران اشاره نمود.

 

پروفسور قنبری با اشاره به تبعات عدم توجه مسئولان به چالش‌های پیش روی سیستان و بلوچستان گفت: مسئولان ما انگار سیستان را فراموش کرده باشند و اصلاً انگار برایشان سیستان مهم نیست اما باید توجه داشته باشند که اگر سیستان تخریب شود در تهران امنیت نخواهند داشت کما اینکه هم‌اکنون نیز بسیاری از سیستان و بلوچستانی‌ها به دلیل کم‌لطفی دولت،مهاجرت کرده و همه‌جا زی شده‌اند.

 

 

"سیستان بدون هیرمند واقعیت فردا"

پروفسور قنبری می‌گوید: شعار "سیستان بدون هیرمند واقعیت فردا" در سال 1382 توسط جمعی از اساتید دانشگاه زابل مطرح شد که اگر ایران از همان زمان به این شعار و راهکارهایی که برای آن در نظر گرفته‌شده بود توجه می‌کرد اکنون اوضاع مطلوب‌تری را شاهد بودیم.
  

 

ضرورت دیپلماسی آب بین ایران و افغانستان، برای تبدیل چالش‌ها به فرصت

این استاد دانشگاه زابل چالش‌های پیش روی ایران و سیستان و بلوچستان در مقابل افغانستان را برشمرد و به بیان راهکارهایی برای تبدیل این چالش‌ها به فرصت پرداخت که به شرح زیر است:

 

الف) یکی از چالش‌های افغانستان کمبود مواد غذایی و عدم خودکفایی در محصولات کشاورزی است. از طرفی فاقد اعتبارات کافی برای توسعه کشاورزی هستند. یکی از دلایل مهم افغان‌ها برای سدسازی و انحراف آب‌های مشترک، دستیابی به خودکفای در تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی عنوان می‌شود. در واقعیت افزایش تولید از طریق افزایش سطح زیر کشت چندین دهه است که توصیه نمی‌شود. بلکه امروزه  هدف افزایش تولید از طریق افزایش عملکرد در واحد سطح است. که دستیابی به این امر مهم از طریق فشرده‌سازی اکولوژیک و افزایش راندمان مصرف منابع اعم از کود ، آب ، مکانیزاسیون و ژنتیک و اصلاح نباتات ممکن‌ است. با عنایت به اینکه ایران می‌تواند چه از طریق مشاوره علمی و مشارکت مالی دررسیدن افغان‌ها به خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی کمک کند، آیا سدسازی ، انحراف آب و به زیر کشت بردن زمین‌های نامرغوب منطقی‌تر است یا مشارکت ایران در توسعه و علمی کردن کشاورزی افغانستان درنتیجه افزایش تولید ، امنیت غذایی در افغانستان و صرفه‌جویی در مصرف آب و  معامله دو سر برد بین ایران و افغانستان؟

 

ب) چالش مهاجرین؛ یکی از چالش‌های بزرگ و تنش‌زا بین ایران و افغانستان حضور چندین میلیون مهاجر قانونی و غیرقانونی در ایران است. حضور این تعداد مهاجر سبب مشکلات عدیده  اجتماعی ( ناهنجاری‌های اجتماعی) ، اقتصادی ( هزینه‌های بهداشتی و آموزشی )  و سیاسی ( سوءاستفاده و ترویج احساسات ضد ایرانی) شده است. در اقصی نقاط کشور اعتراض ایرانیان را به حضور افغان‌ها در ایران شاهد  بوده‌ایم ، از طرفی افغانستان در حال حاضر قادر به پذیرش این‌همه مهاجر را ندارد.  و برگشت آن‌ها می‌تواند منجر به مشکلات عدیده ایی برای افغانستان شود.  یک تاکتیک ، اقدام ایران در اجبار برای برگشت مهاجران افغانی به کشورشان در یک محدوده زمانی و عدم ارائه هرگونه خدمات از آموزش تا بهداشت،  منطقی‌تر است یا گفتگوهای چندجانبه وتوام آب‌های مشترک با ایران و حضور قانونی افغان‌های مهاجر در ایران و برخورداری از آموزش ، بهداشت و سایر حق‌وحقوق شهروندی.  بدیهی است بالا گرفتن تنش بین دو کشور به خاطر بهره‌برداری یک‌جانبه در افغانستان ،هرچند ممکن است سود نسبی برای آن‌ها داشته باشد ولی انجام مذاکرات چندجانبه آب و مهاجرین، سود مطلق برای آن‌ها خواهد داشت.

 

 

ج)  چالش عدم بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی در افغانستان؛ یکی از منابع آب، بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی است، چه در حوزه هریرور و یا حوزه هلمند افغان‌ها حدوداً پنجاه‌درصد از ظرفیت موجود آب‌های زیرزمینی بهره‌برداری می‌کنند. همکاری افغانستان و ایران باعث افزایش بهره‌برداری از ظرفیت آب‌های زیرزمینی ‌و از طرفی صرفه‌جویی در مصرف آب‌های جاری در هلمند و هریرود خواهد شد. لذا دولت افغانستان در عوض کمک‌های ایران مقداری از آب صرفه‌جویی سده را می‌تواند به ایران اختصاص دهد.

 

د) چالش سیل و کنترل سیلاب در کمال خان؛
یکی از دلایل را که افغان‌ها برای انحراف آب به گود زره و بلااستفاده کردن آب شیرین عنوان می‌کنند ، کنترل سیلاب و جلوگیری از تخریب در سمت راست سد کمال خان و نیمروز است. در صورت که گفتگوهای چندجانبه بین ایران و افغانستان صورت گیرد، همکاری ایران و افغانستان در جهت ایجاد بناهایی جهت جلوگیری از خطر سیلاب در منطقه نیمروز و هدایت آب به تالاب هامون هر دو کشور از مزایای آن بهره متد خواهند شد. و‌نیازی به انحراف آب به گود ذره نخواهد بود، مگر هدف سیاسی و بهره‌برداری به‌عنوان اهرم سیاسی مدنظر باشد.


ه)  از همکاری‌های چندجانبه بین ایران و افغانستان در جهت تبدیل چالش‌ها به فرصت علاوه بر موارد ذکرشده به مواردی مثل، همکاری پیرامون دسترسی  افغانستان به بندرها و دریا ، همکاری‌های مربوط با بحث انرژی و همکاری‌ها برای امنیت مرز اشاره کرد، که ایران تاکنون با حسن نیت تمام ، در راستای کمک به افغان‌ها در این زمینه‌ها کوتاهی نکرده است. این‌ها تنها  مثال‌هایی از صدها زمینه همکاری است، که می‌تواند برای دو کشور هم‌زبان، فرهنگ و تاریخ مشترک، و مسلمان باعث پیشرفت و هم‌افزایی خواهد شد.
 

در ادامه ویدئوی بخشی از این گفتگو قابل مشاهده است:


download

منبع : sbpress.ir

نظرات شما

capcha